صادق هدایت و بحران روشنفکری در عصر مشروطه
نگاهی به آثار و اندیشه صادق هدایت در شصت و چهارمین سالگرد خودکشی
صادق هدایت در سال 1280 ه.ش به دنیا آمد. پدر بزرگش رئیس مدرسه ی دارالفنون و وزیر علوم بود. پدرش مشاور وزرا و نخست وزیران و مدیر کل ثبت اسناد و املاک در رژیم قاجار بود. مادرش دختر مخبر السطنه ی بزرگ و نوه
صادق هدایت در سال 1280 ه.ش به دنیا آمد. پدر بزرگش رئیس مدرسه ی دارالفنون و وزیر علوم بود. پدرش مشاور وزرا و نخست وزیران و مدیر کل ثبت اسناد و املاک در رژیم قاجار بود. مادرش دختر مخبر السطنه ی بزرگ و نوه ی اعتضار الملک بود. برادر بزرگش معاون نخست وزیر و قاضی دیوان عالی کشور و آن یکی برادرش از افسران ارشد و رئیس دانشکده ی افسری،پسر عمویش مهدی قلی خان هدایت عضو حزب تجدد و نخست وزیر رضا خان در سال های 1309 و 1306 بود او در زمان نخست وزیری از عوامل مهم باقی ماندن هدایت در اروپا برای ادامه تحصیل هم بود با اینکه از شواهد پیداست که خود هدایت ذره ای هم علاقه به این کار نداشت و در گفت و گو با م.فرزانه گفته بود که برای گشت و گذار به فرنگ رفته است. یکی از خواهران هدایت همسر سپهبد علی رزم آرا رئیس ستاد ارتش داران و سپس نخست وزیر محمد رضا پهلوی بود.
«با هم به بمبئی رفتیم به او جا و مکان دادم ماشین تحریر قراضه ای به او دادم تا سرش گرم شود و"بوف کور" آن اثر منحط را بتواند پلی کپی کند .من بودم که دست صادق این پسره ی لوس وننر رو گرفتم تا هند را ببیند و کار جفنگ بنویسد حالا شما جوان ها،هی مشغول او شوید درباره اش مقاله و کتاب می نویسید که چه بشود؟ادبیات که این مزخرفات نیست»
" آنچه در زندگی بوده است از دست داده ام گذاشتم و خواستم از دستم برود "
شخصیت های آثار هدایت از «علویه خانم» تا «بوف کور» از «سنگ صبور»تا «آبجی خانم» از «دون ژوان کرج» تا «کاتیا» ،«حاجی مردا»،«مردی که نفسش را کشت» یا «داش آکل»و از«قضیه مرغ روح» تا «سگ ولگرد» ، «افسانه ی آفرینش» ، «قضیه ی نمک ترکی» و «علویه خانم» نمایانگر جهان بینی و وضعیت اجتماعی حاکم بر دوران مشروطیت می باشند.
آثار صادق هدایت مملو از انفعال ، رخوت و وادادگی در برابر وضعیت بحران زده ی پس از مشروطیت است. نهیلیسم ادبی او که وام دار نویسندگانی چون فرانتس کافکا ،آلبر کامو ، سال بلو و.. می باشد عالمی را در پس داستان هایش خلق نمود که مهمترین ویژگی آن نیست انگاری از ذات حق تعالی ست .ریشه این نیست انگاری را می توان در تلقی یهود زده هدایت از خدا دانست که مشابه آن در آثار کافکا نیز یافت می شد. خدا در جهان بینی هدایت منشاء شر و خشم بر انسان است و آن را آفریده و سپس رها نموده است. هدایت در آثاری چون "توپ مروارید " ، "افسانه آفرینش" ، " بوف کور" متصور عالمی ست که در آن خدایی حضور ندارد و شخصیت های آن مبتلا به یاس و واماندگی اند. "افسانه آفرینش" همچون "سنگ صبور" چوبک در حال مبارزه با هرگونه ایده و اتکا به الوهیت است هدایت در آثاری همچون "توپ مروارید" ، "علویه خانم" به طرز غضب آلود به تشیع نیز تنفر می ورزد. تقدس گرایی و هر گونه باور معنوی در اندیشه هدایت توسط نوعی از جنسیت زدگی و عصبیت طرد می گردد و تا راه برای ظهور نهیلیسم جهان سومی ادبیات او باز گردد .
ادبیات صادق هدایت و نهیلیسم نهفته در آثار او نمایانگر بحران تاریخی برآمده از بحران تجدد خواهی و مدرنیسم عصر مشروطه است. سیطره کامل سرمایه داری نو ظهور و شکل گیری جامعه طبقاتی شبه صنعتی هیچگاه نیازمند وادادگی و تسلیم دربرابر وضعیت موجود از سوی ادبیات هدایت نبود بلکه نیازمند آرمان خواهی و اتکا به ذات حق تعالی بود.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}